به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، گروه شرقی اما گروهی 3 هزارتایی است و راه دیگری را انتخاب کرده که به چین میرسد. جمعیت شرقی، احتمالاً تنها گروه موجود از درنای سیبری باشد. این گروه تابستان را در شرق سیبری زادآوری کرده و برای زمستانگذرانی به شرق چین میآید. زیستگاه زمستانی آنها دریاچه پویانگ و اطراف آن است.
گروه مرکزی هم راه قزاقستان را در پیش میگیرد و به هندوستان میرسد. از گروه مرکزی در سال ۱۹۹۲ تنها یک جفت باقی مانده بود و آخرین آنها آخرین بار در سال ۲۰۰۲ دیده شد. به احتمال قوی گروه مرکزی منقرض شده است. پادشاه اولجا کله نیز در سال 88 تنها به ایران آمد؛ بیجفت. همسر او «آرزو» سال 87 توسط یک شکارچی صید شد. درناها تکهمسری هستند و تا آخر عمر به جفت خود وفادار. پیش از آن هم این درناها اعضای گروه خود را از دست داده بودند. در آخرین مشاهده، آنها ۷ بال درنا بودند.
گروهی که همه اعضایش شکار شدند. محلیها در فریدونکنار آنها را به جای «اگرت» میگرفتند و شکار میکردند تا بالاخره «الن توکلی» - مادر درنای سیبری -عکس درنا را در دست گرفت و به تک تک محلیها و شکارچیها داد تا شاید با کمک طرح احیای درنای سیبری، امید را از غربت نجات بدهد، اما این طرح هم وضعیت پادشاه را تغییر نداد.
تک درنای سیبری یک بار هم فریدونکناریها را یک زمستان چشم به راه گذاشت و نیامد. سال بعد که آمد اسمش را گذاشتند «امید»، از جفت [از دست رفته] او با نام «آرزو» یاد میشود. جفتی که یک شکارچی در فریدونکنار، او را برای همیشه از امید گرفت تا پادشاه فریدونکنار غمگینترین پرنده کوچرو ایران نام بگیرد.
امید و آرزویی که تحقق نیافت
پروژه درنا برای حفاظت از آخرین درنای سیبری در میان اراضی کشاورزی و شالیزارهای مردم شکل گرفت. شالیزارها تالاب ملی شدند تا در سایه این اتفاق سرنوشت آخرین بازمانده گروه غربی با شکار رقم نخورد اما اتفاق دیگری افتاد.پروژه احیا، استفاده از سلاح شکاری را در تالاب ازباران و فریدونکنار و سرخرود ممنوع کرد. اسلحههای شکاری که غلاف شد، آرامش کاذب منطقه را فراگرفت. صدای شلیک گلوله شکارچیها در هر منطقه از مازندران که بلند میشد، پرندگان مهاجر بیشتری را به سوی فریدونکنار سوق میداد.
مسأله تا جایی پیش رفت که هر سال انجمنهای مردمنهاد برای گرسنه نماندن پرندگان مهاجر بویژه جمعیت غازها دانه میخریدند. این آرامش کاذب یک روی وحشتناک داشت. کشاورزان دامگاهها را برای صید آرام و خاموش مهاجران میلیونی زمستان فریدونکنار تدارک دیدند. دامهای هوایی، آسمان فریدونکنار را برای پرندگان ناامن کرد.
پیش از آنکه پروژه درنای سیبری، منطقه را برای فرود امید امن کند، شکارچی با تفنگ به شکار میرفت و با هر شلیک یک پرنده را میزد و صدها پرنده را فراری میداد اما پس از سکوت تفنگها، دامگاهدارها در کمال آرامش با یک تور هوایی و در یک حرکت نزدیک به 500 بال پرنده را که خیلی از آنها درحال انقراض هستند، شکار میکنند.در این فصل، کشتار پرندگان آنقدر ادامه مییابد که رسانهها از آن به نام قتلعام پرندگان یاد میکنند.
بازار فریدونکنار تعطیل میشود؟
قتل عام پرندگان مهاجر و بازار چندمیلیاردی فریدونکنار در یک دهه اخیر به یکی از بحرانهای محیط زیست ایران تبدیل شده است. رسمی شوم که دارد به دیگر زیستگاهها هم سرایت میکند و در چند سال اخیر پرندگان مهاجر خوزستان را هم نشانه رفته است! بازار فروش پرندگان فریدونکنار دامنه وسیعی پیدا کرده و برخی از مسئولان استانی از جمله بعضی از نمایندگان از این بازارها و فروش پرندگان دفاع میکنند. ورود دستگاههای قضایی مثل قوه قضائیه و دادستانی کشور هم در چند سال گذشته نتوانسته جلوی این بازار رو به گسترش را بگیرد. دامنه شکارچیان و کشاورزانی که هر سال حساب ویژهای روی شکار پرندگان مهاجر بازمیکنند افزایش مییابد.
اردیبهشت سالجاری بود که «سمیه رفیعی» رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس یازدهم خبر از تعطیلی بازار فریدونکنار برای همیشه داد. او گفته است: «فروش غیرقانونی انواع پرندگان وحشی در این بازار غیرقانونی از حدود یکدهه قبل موجب افزایش قابلتوجه شکار غیرمجاز پرندگان مهاجر شده است. پیش از این، فروش پرندگان حمایت شده بخصوص در فصول مهاجرت بسیار محدود و بهصورت زیرزمینی انجام میشد. متأسفانه با ایجاد بازار پرندگان فریدونکنار بهصورت غیرقانونی ضمن افزایش تقاضای خرید پرندگان حمایت شده و ایجاد چرخه مالی بالا، عملاً این محل به محملی برای فعالیتهای غیرقانونی تبدیل شده بود که بعضاً مورد حمایت برخی افراد بانفوذ نیز قرار میگرفت.»
به گفته رفیعی و با نظر مثبت قوه قضائیه و دستور مقام محترم قضایی مقرر شد ضمن افزایش عوامل انتظامی و نیروهای محیطبانی از ورود خودروهای حامل پرندگان صید شده غیرمجاز از شهرستانها و استانهای همجوار به شهرستان فریدونکنار و ادوات صید جلوگیری شده و با متخلفان در این زمینه بشدت برخورد شود.
این خبر خارج از فصل شکار اعلام شد و بسیاری به اجرا شدن آن به دیده تردید مینگرند. آنها ذینفع بودن برخی از افراد بانفوذ منطقه، دامنه درگیری تعداد بالای شکارچی محلی و پیامدهای اجتماعی را از جمله دلایلی میدانند که اجازه نمیدهد حامیان محیط زیست به نتیجه بخش بودن این ممنوعیت امیدوار باشند.
حالا امید، تک درنای سیبری، دوباره برگشته و بزودی زمستان فریدونکنار میزبان مهاجرانی میشود که نمیدانند دامگاههایی که در آن فرودمیآیند ممکن است آخرین نقطه زندگی پروازشان باشد. باید ماند و دید که آیا این ممنوعیت میتواند امسال از کشته شدن چندین و چندهزار بال پرنده مهاجر جلوگیری کند یا بازار فریدونکنار امسال نیز نقطه پایان زندگی بسیاری مهاجران پس از هزاران کیلومتر پرواز است؟ آن هم برای نجات پرندهای که گروهش قربانی همین شکارچیها شدند؛ مهاجری تنها به نام «امید».
نظر شما